سایت خبری «دید سوم»

هنر

کدام آثار چهره امام خمینی(ره) را متفاوت به تصویر کشیدند؟

"اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است"

در سالگرد رحلت امام خمینی(ره)، پرداختن به ابعاد فرهنگی و هنری مرتبط با ایشان می‌تواند نگاهی تازه به بازنمایی چهره‌ی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در آثار رسانه‌ای و هنری داشته باشد. به همین مناسبت، گزارشی از روزنامه فرهیختگان را بازنشر می‌کنیم که به مرور و معرفی شماری از این آثار پرداخته است. این گزارش با حفظ امانت، در اختیار مخاطبان دید سوم قرار می‌گیرد.

 

با وجود آثار متعدد درباره امام خمینی(ره)، همچنان خلأ روایت‌هایی انسانی و شاعرانه درباره شخصیت ایشان احساس می‌شود، که نیازمند بازخوانی‌های تازه و خلاقانه است.

در میان تعداد نسبتاً قابل توجهی از آثار مکتوب و تصویری که در سال‌های پس از رحلت امام خمینی(ره) منتشر شده، همواره یک خلأ محسوس به چشم می‌آید؛ نبود روایت‌هایی که از دلِ تجربه، با نگاهی انسانی، شاعرانه و گاه تحلیلی، به شخصیت بنیان‌گذار انقلاب اسلامی نزدیک شوند. اگرچه بسیاری از کتاب‌ها و مستند‌ها کوشیده‌اند تصویری از امام ارائه دهند، اما همچنان نیاز به بازخوانی‌هایی تازه، با زبانی متفاوت، احساس می‌شود؛ بازخوانی‌هایی که نه صرفاً تاریخ‌نگارانه، بلکه احساسی و خلاقانه باشند. نسلی که قرار است نقش‌آفرینی مؤثری در آینده کشور داشته باشد، نیاز دارد بنیان‌گذار حکومتی را که در آن پرورش یافته بشناسد. این شناخت نه صرفاً به‌عنوان بخشی از تاریخ، بلکه به‌عنوان کلیدی برای درک ساختار سیاسی، ارزش‌های بنیادین و جهت‌گیری‌های کلان نظام حائز اهمیت است. فهم چگونگی شکل‌گیری یک حکومت، چالش‌ها و فرصت‌هایی که در ابتدای راه با آن روبه‌رو بوده و نیز اهدافی که بنیان‌گذاران آن دنبال می‌کرده‌اند، می‌تواند به نسل‌های جدید کمک کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری در مسیر توسعه یا اصلاح ساختار‌های موجود اتخاذ کنند. در ادامه، نگاهی انداختیم به آثاری متفاوت در قالب کتاب و مستند؛ روایت‌هایی که تلاش کرده‌اند از قاب‌های تکراری فاصله بگیرند و چهره‌ای کمتر‌دیده‌شده از روح‌الله خمینی را به تصویر بکشند.

 

کتاب‌ها

سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد
نویسنده: نادر ابراهیمی/ ناشر: سوره مهر

نادر ابراهیمی، نویسنده‌ای با ذوقی شاعرانه و نگاهی هنرمندانه، در جلد اول کتاب «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد»، روایتی را ارائه می‌دهد که فراتر از یک زندگی‌نامه‌‌ ساده است. این اثر، تلفیقی است از اسطوره، ادبیات، حقیقت و خیال؛ بازآفرینی خلاقانه‌ای از روز‌های کودکی و نوجوانی روح الله که در پس سکوت و سادگی، جوانه‌های آینده‌ای پرالتهاب و الهام‌بخش را در خود جای داده است. کتاب با صحنه‌ای رمزآلود آغاز می‌شود: «مردی که از دریا، از دل باران و طوفان برمی‌خیزد. این تصویر نه‌تنها یک توصیف شاعرانه، بلکه دعوتی است به ورود به دنیایی متفاوت از روایت؛ دنیایی که در آن روح‌الله نه صرفاً یک شخصیت سیاسی یا مذهبی، بلکه انسانی فراتر از زمان و مکان، با ابعادی ژرف و پیچیده به تصویر کشیده می‌شود.»

این کتاب دریچه‌ای است به نگاه شاعرانه نادر ابراهیمی به شخصیتی تاریخی همچون روح‌الله. در این روایت، خواننده با متنی خشک و رسمی روبه‌رو نیست، بلکه تلاش شده تا با تصاویری پر از استعاره و تخیل به چهره‌ای متفاوت از بنیانگذار انقلاب نزدیک شود. نویسنده با انتخاب قالبی داستانی و زبانی سرشار از استعاره، زندگی امام خمینی(ره) را نه از منظر وقایع‌نگاری تاریخی، بلکه از دریچه تجربه انسانی به تصویر می‌کشد. ابراهیمی با استفاده از این فضا‌های استعاری، به بازخوانی لحظه‌هایی از کودکی و نوجوانی روح‌الله می‌پردازد؛ لحظه‌هایی که شاید به ظاهر کوچک و روزمره‌اند، اما درحقیقت بنیان‌های شکل‌گیری شخصیتی او را می‌سازند؛ شخصیتی که بعد‌ها مسیر پر‌اهمیت تاریخ ایران را رقم زد. از دشواری‌های دوران کودکی گرفته تا آشنایی با خانواده همسر و ازدواج، همه در قالب داستان‌هایی ساده اما پرمعنا بیان می‌شوند. جلد اول این مجموعه با عنوان «رجعت به ریشه‌ها» در سال ۱۳۷۷، همزمان با بیست‌وپنجمین سالگرد درگذشت امام خمینی، توسط حوزه هنری منتشر شد. این اثر نه‌تنها تلاشی برای شناخت او، بلکه بازتاب نگاه متفاوت نویسنده‌ای است که در پی پیوند انسان معاصر با ریشه‌های ایمانی و فرهنگی‌اش بوده است. از نکات جالب توجه این مجموعه آن است که نادر ابراهیمی جلد‌های اول و دوم را بین سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۷ نوشت، اما جلد سوم هرگز منتشر نشد. سرنوشت این جلد ناتمام در هاله‌ای از ابهام باقی مانده و نبودش جای خالی محسوس و ماندگاری در میان مخاطبان وفادار به این اثر گذاشته است؛ کسانی که هنوز در انتظار پایانی برای این روایت ناتمام هستند.

 

سیری در ساحل
نویسنده: محمدتقی مصباح یزدی
ناشر: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

در نگاه اول، شاید تصور کنید کتابی درباره‌‌ امام خمینی(ره) یا قرار است پر از روایت‌های خشک تاریخی باشد، یا سرشار از تعاریف رسمی و اصطلاحات پیچیده. اما وقتی دو اثر متفاوت، یکی از دل خاطرات و نگاه کودکانه بیرون می‌آید، یعنی «مهربان‌تر از نسیم»، و دیگری با نگاهی تحلیلی و عمیق به ساحل شخصیت امام می‌رسد، یعنی «سیری در ساحل»، کنار هم قرار بگیرند، تصویری کامل‌تر، ملموس‌تر و انسانی‌تر از امام پدید می‌آید؛ امامی که هم مهربان است، هم متفکر؛ هم پدربزرگی صمیمی است، هم فقیهی ژرف‌اندیش.

کتاب «سیری در ساحل» نوشته آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی، سفری است به اعماق کمتر شناخته‌شده‌‌ این شخصیت بزرگ. این سفر، نه صرفاً یک مرور تاریخی، بلکه کاوشی دقیق و عمیق است. در این اثر، روح‌الله تنها یک رهبر سیاسی یا فقیه انقلابی معرفی نمی‌شود، بلکه انسانی متوازن و کامل است که چهار بعد اصلی وجودش، یعنی علم، عرفان، سیاست و مدیریت با ظرافت بررسی شده‌اند. نویسنده، با چشمانی فلسفی و دلی سالک، نشان می‌دهد این مرد بزرگ در هر کدام از این حوزه‌ها، چگونه ظاهر شده است. در نگاه مصباح یزدی، جوهره وجودی روح الله «عبودیت» است؛ پیوندی مستمر و بی‌وقفه با خداوند که منبع تصمیم‌ها، سکوت‌ها، خشم‌ها و بخشش‌های او به شمار می‌رود. در این کتاب، او نه فقط بنیان‌گذار یک نظام سیاسی بلکه مربی‌ تربیتی جهانی معرفی می‌شود که دیدگاه‌هایش درباره تعلیم و تربیت، بسیار جای تامل داشته و قابل توجه است. در پایان کتاب، اهداف و آرمان‌های روح‌الله، آن‌هایی که ریشه در اسلام دارند، با زبان صریح و گویا شرح داده شده‌اند؛ از تشکیل حکومت اسلامی گرفته تا حمایت از محرومان، از ایجاد وحدت میان مسلمانان تا مبارزه بی‌امان با طاغوت و استکبار.

روایت مستند زندگی امام خمینی - هادی حکیمیان

روح‌الله
نویسنده: هادی حکیمیان/ ناشر: شهرستان ادب

چگونه ممکن است یک نوجوان ساده و معمولی از دل روستای خمین، به نماد و رهبر یکی از بزرگ‌ترین تحولات قرن بیستم تبدیل شود؟ کتاب «روح‌الله» نوشته هادی حکیمیان، با نگاهی مستند و داستانی، زندگی امام خمینی(ره) را فراتر از یک روایت تاریخی ساده، به تصویر می‌کشد؛ تصویری از انسانی چندبُعدی که مسیر کودکی تا رهبری را با ایمان، شجاعت و تدبیر طی کرده است. این کتاب به ما کمک می‌کند تا ریشه‌های شکل‌گیری اندیشه‌ها و حرکت‌های سیاسی امام را در روز‌های آغازین زندگی‌اش بهتر بشناسیم و دریابیم چگونه او توانست نه‌تنها ایران، بلکه جهان اسلام را دگرگون کند. در این اثر، امام فقط یک چهره سیاسی نیست. او کودکی ا‌ست در سایه سنگین داغ پدر، نوجوانی ا‌ست با شجاعت امضای شکایت‌نامه علیه ظلم، طلبه‌ای‌ است جویای حقیقت در قم، و نهایتاً شخصیتی است که در پیچ‌وخم تاریخ، چونان رودی آرام و سرسخت، مسیر خود را از عمق باور تا قله‌‌ قدرت ترسیم می‌کند.

کتاب در ده فصل، زندگی امام را نه صرفاً از نگاه او، بلکه گاه از دریچه‌‌ مردم، طلاب، سیاست‌مداران، و حتی درباریان روایت می‌کند. از مدرسه فیضیه در عاشورای ۱۳۴۲ تا تبعید به ترکیه و عراق، از اعتراض به کاپیتولاسیون تا تحمل جنگ و تحریم، خواننده در هر صفحه، نه فقط با واقعیتی تاریخی، بلکه با انسانی مواجه می‌شود که هر تصمیمش با ایمان و دوراندیشی گره خورده است.

فصل‌ها همچون قاب‌هایی سینمایی، لحظه‌هایی از زندگی امام را به تصویر می‌کشند: «آقای شاه»، نگاهی به آغاز تقابل با رژیم پهلوی؛ «سفر فرنگ»، ریشه‌های شکل‌گیری نگاه سیاسی امام از دوران نوجوانی؛ «مجلس ترحیم»، مواجهه‌‌ امام با دوران استبداد رضاشاهی؛ «آیین دوست‌یابی»، ظهور صدای اعتراض امام پس از آیت‌الله بروجردی؛ و درنهایت، «ملکوت»، وداعی زمینی با کسی که دل در آسمان داشت.

حکیمیان، که پیش‌تر در آثاری چون برج ناز و باغ خرمالو توانمندی خود در روایت‌پردازی را ثابت کرده بود، این بار با تکیه بر منابع متعدد و پژوهشی دقیق، چهره‌ای ملموس، انسانی و حتی شاعرانه از امام ارائه می‌دهد. هدفش نه بیان زندگی‌نامه‌ای کلیشه‌ای، بلکه فهم آن لحظات کلیدی است که از آقا روح‌الله یک امام ساخت. در واقع، کتاب «روح‌الله» کوششی است برای بازسازی مسیر یک تحول فکری-اجتماعی؛ آن‌هم نه با شعار، بلکه با روایت. روایت مردی که ایمانش به مردم، نیمی از انقلاب بود و نیم دیگر، امیدش به خداوند.

این کتاب نه‌تنها برای علاقه‌مندان به تاریخ انقلاب اسلامی، بلکه برای نسل جوانی که به‌دنبال شناخت ریشه‌هاست، خواندنی و الهام‌بخش است. چنان‌که رهبر انقلاب در تقریظ خود بر این اثر آورده‌اند: «این کتاب توانسته چهره‌ای نزدیک به واقع از امام خمینی ترسیم کند؛ خردمندی، شجاعت، ایمان ناب و اراده‌ای پولادین…».

 

مستندها

بانو قدس ایران
کارگردان: مصطفی رزاق‌کریمی

در دلِ سکوتِ خانه‌ای قدیمی، در کنار دیواری که سال‌ها حافظ رازش بوده، زنی زندگی کرده است که نامش را کمتر شنیده‌ایم، اما سایه‌اش بر یکی از بزرگ‌ترین تحولات قرن، گسترده بود. مستند «بانو قدس ایران» ساخته مصطفی رزاق‌کریمی، تلاشی آرام اما عمیق برای شناخت همین زن است؛ خدیجه ثقفی، همسر امام خمینی(ره). این مستند، تنها یک روایت از زندگی همسر رهبر انقلاب ایران نیست. اینجا خبری از شعار‌های بلند نیست. هیچ تلاشی برای قدیس‌سازی یا تصویرسازی مصنوعی در کار نیست. در عوض، تماشاگر آرام‌آرام با لایه‌های یک زندگی عاشقانه، صبورانه و گاه پیچیده روبه‌رو می‌شود. رابطه‌ای که میان زنی باسواد، با ذهنی مستقل از یک خانواده مرفه قاجاری‌ و مردی طلبه، جوان و آرمان‌گرا شکل گرفت و ۶۰ ‌سال با صلابت دوام یافت.

رزاق‌کریمی با وسواسِ یک معمار، خانه امام را به صحنه اصلی روایت تبدیل کرده است. مصاحبه‌ها در همان اتاق‌هایی صورت می‌گیرند که روزگاری بانو ثقفی در آن‌ها زندگی می‌کرد. این تصمیم ساده‌ اما هوشمندانه باعث می‌شود روایت‌ها از دل فضا ‌زاده شوند، نه بیرون از آن. تصویر، صدا، دیوار‌ها، و حتی سکوت، حامل معنا می‌شوند. حتی این تصمیم روی افرادی که با آن‌ها مصاحبه شده تأثیر می‌گذارد و ناخودآگاه روایتی متفاوت خلق می‌شود. در خلال فیلم، ما تنها شاهد زندگی همسر امام نیستیم؛ بلکه با رابطه پیچیده و پرمهر او با فرزندش، سید‌مصطفی خمینی نیز آشنا می‌شویم؛ چهره‌ای که در روایت رسمی کمتر بدان پرداخته شده و این مستند برای نخستین بار او را در جایگاه انسانی، عاطفی و خانوادگی‌اش به تصویر می‌کشد.

مستند بانو قدس ایران حاصل بیش از سه سال تحقیق و گفت‌وگوی مستمر است. کارگردان تلاش کرده تا به دور از شعارزدگی و بزرگ‌نمایی، روایتی صادقانه و بدون سانسور ارائه دهد. این مستند نه بر پایه روایت‌های قطعی، بلکه بر مجموعه‌ای از تجربه‌های انسانی شکل گرفته است؛ لحظه‌ها، احساسات و روابطی که تصویری واقعی و ملموس از زندگی یک زن در کنار یک چهره سیاسی ارائه می‌دهد. فضای مستند، خانه‌ای را به تصویر می‌کشد که گرچه روزگاری مرکز تصمیم‌گیری‌های کلان بوده، اما این‌بار در قاب دوربین، به محیطی شخصی و عاطفی تبدیل شده است. بانو قدس ایران تنها یک مستند تاریخی نیست، بلکه پرتره‌ای انسانی است که به دلیل همین ویژگی، ساخت آن با حساسیت و مسئولیتی فراتر از جنبه‌های فنی همراه بوده است.

مستند آفتاب و عشق - جواد شمقدری

مستند آفتاب و عشق
کارگردان: جواد شمقدری

چطور می‌شود لحظه‌های ماندگار تاریخ که زمانی دوربین آن‌ها را ثبت کرده، به یاد آورد؟ مستند بلند «آفتاب و عشق» به کارگردانی جواد شمقدری، تلاشی‌ است برای بازخوانی روز‌هایی که تصویرشان هنوز هم در حافظه جمعی باقی مانده است. فیلمی ساخته‌شده در روز‌های پس از ارتحال امام خمینی (ره) که سعی می‌کند چیزی را به نمایش بگذارد که بیشتر از آن‌که گفته شود، باید دیده و حس شود. «آفتاب و عشق» برخلاف بسیاری از آثار مستند هم‌دوره‌اش، نه گفتار متن دارد و نه صدایی از بیرون که بخواهد روایت را هدایت کند. صدا‌ها همان‌هایی هستند که در صحنه ضبط شده‌اند: صدای پای جمعیت، زمزمه‌‌ دعا‌ها، صدای گریه، و گاهی سکوت. همین انتخاب، فیلم را به تجربه‌ای نزدیک‌تر و شخصی‌تر تبدیل کرده؛ انگار که مخاطب در زمان سفر کرده و در دل آن اتفاق قرار می‌گیرد.

دوربین که جای چشمان مخاطب قرار دارد، همراه با جمعیت است. در کوچه‌های شلوغ، در میدان‌های پرجمعیت، در میان صف‌هایی که آرام و بی‌صدا حرکت می‌کنند. گاهی روی بلندی‌ها قرار گرفته تا مقیاس وسیع سوگواری را نشان دهد، گاهی پایین می‌آید و به چهره‌ها نزدیک می‌شود: چهره‌هایی خسته، اندوهگین، و گاه بی‌کلام. تصاویر فیلم از چند گروه مختلف گردآوری شده و همین باعث تنوع در زاویه‌های دید و پوشش لحظات شده است. بخشی از این تصاویر، حاصل کار مجید مجیدی است که بلافاصله پس از انتشار خبر فوت روح الله، دوربین به دست گرفت و شبانه‌روز در صحنه ماند. بعد‌ها، تدوین نهایی فیلم و شکل‌گیری روایت اصلی، به دست شمقدری انجام شد.

مجید مجیدی، در کتاب «در قلمرو دیدار» درباره‌‌ آن روز‌ها گفته است: «من بلافاصله بعد از دریافت خبر فوت امام، راهی حوزه هنری شدم. بچه‌ها همگی ماتم گرفته بودند نشسته بودند و گریه می‌کردند. همان‌جا به نظرمان آمد که این اتفاق تاریخی باید ثبت شود. بعد هم من همراه با یک فیلمبردار، با دوربین، به طرف جماران و بعد هم به محل دفن امام رفتیم و ۵ شبانه روز به شکل ممتد مشغول فیلمبرداری بودیم و خانه نمی‌رفتیم. لحظات و روز‌های سختی بود. دوربین را روی کانتینر کار گذاشته بودیم و وقتی پیکر امام مثل یک قدیس روی دست‌ها می‌چرخید فیلم می‌گرفتیم. انگار که قیامتی به پا شده بود. بعد از فیلمبرداری من برای خودم برنامه‌ای ریختم تا بتوانم با گرفتن نما‌هایی مختلف، یک فیلم متفاوت با آنچه که درتلویزیون پخش شده بود بسازم اما یک روز که به حوزه هنری آمدم، گفتند قرار است تصویر‌هایی که شما گرفته‌اید را جواد شمقدری کامل کند!»

واکنش جواد شمقدری به گفته‌های مجیدی هم این گونه است: «همین که مجیدی افسوس می‌خورد که ‌ای کاش این کار مال او بود جای شکرگزاری دارد. هفت ماه این کار روی زمین مانده بود. نه مجیدی و نه کس دیگر سراغش نیامد، من هم بعد از آن بود که به سراغ این کار آمدم. در این فیلم آنچه مهم است اسکلت و فیلمنامه و روش کار است که این دیگر مال خود من است. ضمنا هفتاد درصد پلان‌ها باز متعلق به من است.»

فیلم شمقدری به‌جای آن‌که بخواهد روایت کند یا تحلیل ارائه دهد، صرفاً ثبت وقایع کرده است. همین ویژگی باعث شده «آفتاب و عشق» بیش از آن‌که یک مستند تاریخی صرف باشد، تجربه‌ای احساسی و انسانی باقی بماند.

 

مستند راز‌های جماران
کارگردان: محسن سلیمانی و محمد ثقفی

برای بسیاری از مردم، تصویر امام خمینی همواره با بالکن حسینیه جماران و سخنرانی‌های تاریخی‌اش گره خورده است. اما «راز‌های جماران» مستندی است که این تصویر را از قاب عمومی بیرون می‌کشد و آن را به خانه‌ای می‌برد که امام، در آن زندگی می‌کرد. خانه‌ای که در سال‌های ۵۷ تا ۶۸ نه فقط مرکز تصمیم‌گیری سیاسی، بلکه محل زندگی روزمره‌‌ مردی بود که نظم و سادگی، دو ویژگی پررنگ در رفتار‌هایش بود. در دل تاریخ انقلاب، چهره‌هایی حضور داشته‌اند که همیشه در قاب اصلی دیده نشده‌اند، اما روایت‌هایشان شاید از بسیاری اسناد رسمی گویاتر باشد. مستند «راز‌های جماران» دقیقاً از همین زاویه وارد می‌شود؛ از پشت صحنه خانه‌ای که در حساس‌ترین روز‌های تاریخ معاصر ایران، محل تصمیم‌گیری، نگرانی، امید و صبر بود. محسن سلیمانی، یکی از دو کارگردان این مجموعه مستند، از دلایل ساخت آن می‌گوید: «بیشتر مردم فقط آنچه را دیده‌اند که رسانه‌ها از امام نشان داده‌اند. اما من می‌خواستم ببینم پشت آن بالکن معروف، در دل خانه، چه گذشته است؟ چطور زندگی می‌کرده؟ چه رفتاری با خانواده‌اش داشته؟ » او برای رسیدن به این روایت، سراغ محافظین شخصی امام رفت؛ افرادی که بدون هیچ واسطه‌ای، روز و شب در کنار او بودند. «دسترسی به خانواده سخت بود، اما محافظان، آدم‌هایی بودند که امام را همان‌طور که بود، دیده بودند؛ بدون فاصله، بی‌واسطه. آن‌ها هیچ ملاحظه‌ی سیاسی در روایتشان نداشتند.»

این مجموعه مستند نه از طریق چهره‌های رسمی یا روایت‌های تکراری، بلکه با صدای محافظانی روایت می‌شود که سال‌ها بی‌واسطه کنار امام خمینی زندگی کرده‌اند. آن‌ها از سیاست نمی‌گویند، از حضور روزمره‌ای صحبت می‌کنند که در آن، رهبر انقلاب کسی است که چای می‌ریزد، ظرف می‌شوید و رفتار‌هایی معمولی مانند هرانسان دیگری دارد. مستند «راز‌های جماران» با تکیه بر بیش از صد عکس و تصویر منتشرنشده، صد‌ها ساعت گفت‌وگوی دیده‌نشده و پژوهشی دو‌ساله، تلاشی ا‌ست برای بازسازی صحنه‌هایی که شاید ساده به‌نظر برسند، اما بسیار متفاوت از تصور ذهنی افراد است. مستند «راز‌های جماران» تنها روایت زندگی امام خمینی نیست؛ تلاشی است برای بازخوانی رابطه‌ای واقعی، دقیق و بی‌واسطه میان او و نزدیک‌ترین افراد پیرامونش. این مجموعه، با وجود آنکه به دوره‌ای تاریخی می‌پردازد، روایتی زنده و معاصر ارائه می‌دهد؛ نه با هدف داوری و نه در پی اسطوره‌سازی، بلکه برای فهم دوباره‌‌ شخصیتی که تصمیم‌های سرنوشت‌ساز خود را در فضای ساده و بی‌ادعای خانه‌ای کوچک اتخاذ می‌کرد.

مریم فضائلی

منبع
فرهیختگان آنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا