سایت خبری «دید سوم»

اقتصادسیاستیادداشت

پاشنه آشیل تل آویو: هزینه اقتصادی جنگ برای اسرائیل و برگ برنده ایران

اقتصاد اسرائیل زیر تیغ جنگ فرسایشی؛ آیا گران‌ترین پدافند جهان توان مقابله با استراتژی ایران را دارد؟

۱۰ روز از آغاز تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی به میهن مقدس‌مان ایران می‌گذرد و کشورهای تاثیرگذار در مناسبات جهانی، چند روزی‌ست [ظاهرا] به دنبال آتش‌بس و راهکارهای پایان جنگ هستند. فارغ از تصمیماتی که در ساعات و روزهای آتی گرفته خواهد شد، نگاهی به وضعیت اقتصادی اسرائیل، ‌پیش از تجاوز به ایران و آثار اقتصادی ادامه جنگ برای این رژیم خواهم داشت.

حرکت صدها پهپاد و موشک ایرانی به‌سوی سرزمین‌های اشغالی و آوار شدن‌شان بر سر رژیم صهیونیستی، تنها یک قدرت‌نمایی نظامی نبود؛ بلکه آغازگر فصلی جدید در جنگ ایران و اسرائیل بود. فصلی که ماشین‌حساب‌ها به اندازه سامانه‌های پدافندی اهمیت دارند.

در حالی که تمرکز رسانه‌های غربی، بر میزان موفقیت رهگیری موشک‌ها و پهپادهای ایرانی بود، برخی از کارشناسان اقتصادی، هزینه‌ی سرسام‌آور طولانی شدن جنگ برای اسرائیل را محاسبه می‌کردند. نکته‌ای که یادآور پرسشی تلخ برای تل‌آویو است:

  • «پایداری بلندمدت اقتصاد اسرائیل» چقدر است؟
  • اسرائیل تا چند هفته می‌تواند هزینه‌های اقتصادی این جنگ را تحمل کند؟

پاسخ ایران به تجاوز رژیم صهیونیستی، آسیب‌پذیری عمیقی را آشکار ساخت که فراتر از کارآیی گنبد آهنین است، و مستقیماً بودجه، تولید ناخالص داخلی و ثبات اقتصادی و اجتماعی این رژیم را هدف قرار می‌دهد.

شلیک‌های میلیون دلاری، به تهدیدات ۲۰ هزار دلاری

بر اساس برآوردهای منتشر شده در منابع معتبری مانند رویترز، که توسط مقامات سابق اسرائیلی تایید شده، یک شب دفاع در برابر حمله ترکیبی ایران، بین ۱ تا ۱.۳ میلیارد دلار برای اسرائیل آب می‌خورد. از کجا به این رقم نجومی رسیده‌ایم؟ از شلیک موشک‌های رهگیر چند میلیون دلاری برای ساقط کردن پهپادها و موشک‌هایی که هزینه تولیدشان برای ایران کسری از این مبلغ است.

برای مثال، روزنامه اسرائیلی «جروزالم پست» هزینه هر موشک رهگیر سامانه “پیکان ۳” (Arrow 3) را حدود ۳.۵ میلیون دلار و هر موشک سامانه “فلاخن داوود” (David’s Sling) را نزدیک به ۱ میلیون دلار تخمین می‌زند. در مقابل، هزینه تولید یک پهپاد مانند “شاهد ۱۳۶” که بخش عمده‌ای از موشک‌های ایرانی را تشکیل می‌داد، حدود ۲۰ تا ۵۰ هزار دلار است. این یعنی اسرائیل برای مقابله با یک تهدید ۲۰ هزار دلاری، مجبور به شلیک یک دارایی ۱ میلیون دلاری می‌شود. این معادله ساده، یک کابوس برای دولت و مردم اسرائیل است و نشان می‌دهد که هزینه اقتصادی جنگ ایران و اسرائیل در یک سناریوی بلندمدت، به صورت تصاعدی افزایش می‌یابد و نتانیاهو را درگیر مشکلات عمیقی خواهد ساخت.

تقابل نظامی ایران و اسرائیل، بیش از آنکه نبرد تسلیحات باشد، یک جنگ اقتصادی نامتقارن است. در این معادله، ایران با اتکا به تسلیحات کم‌هزینه اما پرشمار، گران‌ترین و پیچیده‌ترین سیستم دفاعی جهان را به چالش می‌کشد. این استراتژی فرسایشی، بودجه تل‌آویو را هدف می‌گیرد. هر رهگیری موفق تبدیل به یک پیروزی پرهزینه برای اقتصاد شکننده اسرائیل تبدیل می‌شود.

آینده تقابل ایران و اسرائیل، در دست استراژیست‌های اقتصادی یا دیپلمات‌ها یا در میدان نبرد است؟

یک شوک اقتصادی فراتر از هزینه پدافند

آسیب‌پذیری اقتصادی اسرائیل به هزینه‌های مستقیم نظامی محدود نمی‌شود. جنگ اخیر غزه که پیش‌زمینه‌ای برای تشدید تنش‌ها با ایران بود، از قبل شکاف‌های عمیقی در اقتصاد رژیم صهیونیستی ایجاد کرده بود. بر اساس گزارش بانک مرکزی اسرائیل، اقتصاد این رژیم در سه ماهه پایانی سال ۲۰۲۳ به میزان سالانه ۲۰.۷٪ کوچک شده است. از سویی، فراخوان حدود ۳۰۰ هزار نیروی ذخیره، بخش‌های مهمی از بازار کار را فلج کرد. به خصوص در حوزه فناوری پیشرفته (High-Tech) که موتور محرک اقتصاد اسرائیل است، این تاثیرات بیشتر بوده است.

علاوه بر این، هر بار تنش نظامی در سرزمین‌های اشغالی، منجر به موارد زیر می‌شود:

  • فلج شدن صنعت گردشگری: این صنعت یک منبع درآمدی مهم است، و در زمان جنگ تقریباً به صفر می‌رسد.
  • کاهش سرمایه‌گذاری خارجی: ناامنی، ریسک سرمایه‌گذاری را بالا برده و جریان ورودی ارز را مختل می‌کند.
  • افزایش کسری بودجه: دولت برای تامین هزینه‌های جنگ مجبور به استقراض بیشتر می‌شود.

موسسات اعتبارسنجی جهانی مانند Moody’s برای اولین بار در تاریخ، رتبه اعتباری اسرائیل را کاهش دادند که این امر، هزینه استقراض را برای تل‌آویو در آینده افزایش می‌دهد.

در چنین شرایطی، حتی یک درگیری محدود [اما فرسایشی] با ایران، می‌تواند این زخم‌های اقتصادی را عمیق‌تر کرده، دولت نتانیاهو را با بحران امنیتی و اقتصادی روبرو کند.

اقتصاد مقاومتی ایران، یک مزیت استراتژیک

در سوی دیگر این معادله، ایران قرار دارد. کشوری که دهه‌ها تحت شدیدترین تحریم‌های اقتصادی بوده و ساختار اقتصادی خود را برای مقاومت در برابر شوک‌های خارجی تطبیق داده است. این مدل که “اقتصاد مقاومتی” نام دارد، اگرچه با چالش‌های خاص خود روبروست، اما یک مزیت استراتژیک در شرایط جنگی ایجاد می‌کند: کاهش وابستگی به چرخه‌های اقتصاد جهانی و تاب‌آوری بیشتر در برابر فشارهای خارجی.

قصدم کوچک‌نمایی یا نادیده گرفتن پیامدهای اقتصادی جنگ برای ایران نیست؛ اما تجربه ایران در مدیریت اقتصاد تحت شدیدترین تحریم‌های تاریخ، یک ظرفیت استراتژیک منحصربه‌فرد ایجاد کرده است. این اقتصاد مقاومتی که در بحران‌هایی مانند پاندمی کرونا نیز آزموده شد، در تقابل با اقتصادی همچون اسرائیل که به شدت به چرخه‌های تجارت جهانی و ثبات امنیتی وابسته است، یک مزیت تعیین‌کننده محسوب می‌شود و پایداری ملی را در شرایط بحرانی تضمین می‌کند.

این تاب‌آوری به ایران اجازه می‌دهد یک استراتژی بلندمدت را دنبال کند. در حالی که اسرائیل برای هر روز جنگ باید نگران بازار سهام، رتبه اعتباری و تعطیلی کسب‌وکارهایش باشد، ایران می‌تواند فشار را با هزینه‌ای به مراتب کمتر حفظ کند. این همان منطقی است که در توسعه قدرت نظامی ایران نیز دیده می‌شود: تمرکز بر راهکارهای نامتقارن، بومی و کم‌هزینه، که می‌تواند نقاط ضعف دشمن را هدف قرار دهد.

اقتصاد اسرائیل زیر فشار جنگ فرسایشی

جنگی که برنده آن در میدان نبرد مشخص نمی‌شود

تحلیل نهایی نشان می‌دهد که یک درگیری طولانی مدت، فارغ از نتایج نظامی کوتاه‌مدت، یک شکست استراتژیک و اقتصادی برای اسرائیل خواهد بود. هزینه جنگ برای اسرائیل تنها بهای موشک‌ها، پدافند و هواپیماها نیست؛ بلکه بهای از دست رفتن ثبات، اعتماد سرمایه‌گذاران و رفاه اجتماعی است. هرچند برخی از مشکلات مذکور، گریبانگیر ایران نیز خواهد بود. استراتژی ایران، می‌تواند با هوشمندی، آسیب‌پذیرترین نقطه حریف یعنی ساختار اقتصادی متمرکز و وابسته دشمن را هدف بگیرد.

در این تقابل، زمان به نفع ایران عمل می‌کند. هر روز که درگیری ادامه یابد، صورتحساب اقتصادی برای تل‌آویو سنگین‌تر می‌شود و شکاف‌های داخلی جامعه صهیونیستی را عمیق‌تر می‌کند. لذا برگ برنده نهایی نه در دست ژنرال‌ها، که نزد استراتژیست‌هایی خواهد بود که می‌دانند چگونه با کمترین هزینه، بیشترین ضربه اقتصادی را به دشمن وارد کنند.

این مقاله تنها به یکی از ابعاد جنگ ایران و رژیم صهیونیستی پرداخت. این تقابل، ابعاد گسترده‌تری مانند مسائل نظامی، امنیتی، سیاسی، اجتماعی، محیط‌زیستی و دیگر حوزه‌های تأثیرپذیر را نیز دربر می‌گیرد.

توضیح درباره منابع

تحلیل‌ها و آمارهای ارائه شده در این مقاله بر اساس گزارش‌های منتشر شده در منابع معتبر بین‌المللی از جمله رویترز (Reuters)، بلومبرگ (Bloomberg)، موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS)، گزارش‌های اقتصادی بانک مرکزی اسرائیل و گزارش‌های اعتبارسنجی موسسه مودیز (Moody’s) تهیه شده است تا تصویری دقیق و مستند از واقعیت‌های اقتصادی این تقابل ارائه دهد.

برای درک عمق بحران اقتصادی پیش روی اسرائیل، نیازی به اتکا به منابع بین‌المللی نیست. حتی رسانه‌های اسرائیلی مانند روزنامه‌های «هاآرتص» و «جروزالم پست» به صراحت به هزینه‌های میلیونی هر رهگیری موشکی اذعان می‌کنند. انتشار این آمار از درون ساختار رسانه‌ای اسرائیل، بهترین گواه بر آسیب‌پذیری اقتصادی این رژیم در برابر یک جنگ فرسایشی است. اعترافی که نشان می‌دهد پاشنه آشیل تل‌آویو نه در میدان نبرد، بلکه در صورت‌حساب‌های اقتصادی آن نهفته است.

/ آیدین شیرگو

منبع
بلومبرگ: هزینه میلیارد دلاری دفاعی اسرائیلروزنامه اسرائیلی «جروزالم پست»رویترز: کاهش رتبه اعتباری اسرائیل (آمار موسسه Moody`s)

۱ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا